متادون، ترک اعتیاد یا اعتیاد به ماده جدید؟

متادون، ترک اعتیاد یا اعتیاد به ماده جدید؟
متاسفانه درسالهای گذشته اعتیاد تبدیل به بزرگترین دشمن جوانان ایران و خصوصا استان کرمان شده ، طبیعتا دولت و وزرات بهداشت و درمان هم تلاشهای زیادی در راستای مبارزه با این معضل خانمان سوز انجام داده است، که تاسیس مراکز ترک اعتیاد دولتی و خصوصی فراوان یکی از این تلاشها بوده است .
به گزارش ستاد مبارزه با مواد مخدر تا ابتدای سال جاری تعداد ۳۶۲ مرکز ترک اعتیاد در استان مشغول به فعالیت بوده اند و روز به روز هم به تعداد ایشان افزوده میشود، تا جایی که آمار غیر رسمی این مراکز به ۸۰۰ مرکز در سراسر استان می رسد، ودر مراکز یک شیفت در هر نوبت روزانه ۱۰۰ نفر و دوشیفت هم روزانه دویست نفر توسط درمانگران این مراکز ویزیت می شوند و عجیب اینجاست که آمار اعتیاد در استان کاهش که ندارد هیچ سال به سال هم درحال افزایش است و هر روز هم خبرهای تلخ درحال تکرار شدن هستند،خبرهایی حاکی از جان باختن جوانان مستعد اما مشکل دارمان بخاطر سوءمصرف و مصرف بیش از حد متادون و داروهایی از این قبیل. حالا سؤالی که برای نگارنده پیش آمده این است که پزشکان و فعالین بخش خصوصی تا این حد مسئله اعتیاد جوانان برایشان مهم شده و اینقدر جدی کمر به حل مشکلات مردم استان بسته اند که در یک سال آمار رسمی مراکز از ۱۵۵ به ۳۶۲ مرکز ترک اعتیاد رسمی رسیده است ؟ یا امر دیگری در این ماجرا دخیل هست؟
در واقع سیاست اصلی این مراکز بر کاهش آسیب است و در گام بعد راهنمایی مراجعین برای ترک اعتیاد اما در بسیاری از این مراکز پروتکلهای درمانی انجام نمی شود و عملا مرکز تبدیل به فروشنده مجاز متادون شده و در نتیجه نه تنها مشاوره ای به مراجعین داده نمی شود بلکه متاسفانه به واسطه سود حاصله از فروش متادون معمولا مراجعین تشویق به ترک سریعتر یا استفاده از داروهای دیگر(مثل بوپرنورفین که با توجه به تحقیقات و مطالعات متعدد راندمان بیشتر و خطر کمتری هم دارد) نمی شوند و شایع ترین متد مورد استفاده کماکان همان مصرف متادون برای کاهش آسیب است.
دکتر محمد رضا یزدان نیاز، متخصص آنستزی، فارغ التحصیل از دانشگاه شهید بهشتی در سایت خود نوشت:شمار افرادی که در اثر مصرف داروهای ترک اعتیاد متادون و سوبوتکس، جان خود را از دست می دهند بیشتر از قربانیان هروئین است. نکته تراژیک اینجاست که نظارتی که بر این مراکز انجام می شود چندان تاثیر گذار و کافی نبوده و وبرای مثال اگر مرکزی مراجعی داشته باشد که سه سال مشغول مصرف متادون باشد و کاهش مصرف هم در طول این سه سال نداشته و حتی مصرفش افزایش هم یافته باشد، پیگیری خاصی نمی شود و حتی مراکز موظف به ارایه گزارشی از تعداد مراجعینی که با موفقیت ترک کرده اند نیستند. نکته بعدی اضافه شدن شرکای جدیدی به تجارت متادون است که از عطاری گرفته تا دکه های سیگار فروشی و حتی برخی روزنامه فروشیها گسترش یافته اند. به گزارش خردادنیوز بررسیها نشان می دهد که فروش متادون بازار بسیار پرسودی است و به همین علت تعداد عطاریهای مجاز و غیرمجاز چندین برابر شده است. در حالی که قیمت 5 سیسی متادون در مراکز ترک اعتیاد دولتی 1000 تومان است، این داروی ترک اعتیاد در عطاریها به مبلغ 5 سیسی 2000 تومان به فروش میرسد.
حال از آنلاین نبودن سیستم این مراکز بگذریم که به عده ای سودجو این فرصت را می دهند تا در مراکز مختلفی ثبت نام کنند و داروهای دریافتی را با قیمتی بالاتر در بازار سیاه به فروش برسانند. مساله بنیادی تر اینجاست که دارویی که در بازار سیاه موجود است تولید داخل کشور است و منقش به آرم و لوگوی کارخانجات داخل، در نتیجه اصلا قاچاقی صورت نگرفته که نگران مبارزه با آن باشیم. سؤال اینجاست که فرآیند نظارتی بر تولید این کارخانه ها چیست؟ و اشکال این فرآیند کجاست که اینقدر به راحتی و فراوانی چنین داروهایی که خطر مرگ تحت تاثیر سؤمصرفشان هم بسیار زیاد است مثل نقل و نبات در مقابل جوانان با استعداد استان خودنمایی می کنند و همیشه وسوسه گر و اغواکننده اند.تا جایی که مدیرکل دفتر تحقیق و آموزش ستاد مبارزه با مواد مخدر دکتر حمید صرامی اذعان داشته اند: ۹درصد پسران و ۱۱ درصد دختران دانشجوی دانشگاههای دولتی به مصرف داروهای حاوی مواد مخدر اعتیاد دارند و همچنین میزان مصرف در دانشجویان خوابگاهی بیشتر از دانشجویان بومی است . آیا لیاقت دانشجویان و جوانان و آینده سازان این مرز و بوم این است که بازیچه سود جویی و سرمایه اندوزی عده ای اندک و معلوم الحال شوند؟
آیا برنامه ریزی و مدیریت مراکز درمانی و کارخانجات تولید دارو انقدر پیچیده است و یا نیروی انسانی کافی برای نظارت بر این سازمانها و مراکز وجود ندارد؟آیا از نظر تکنولوژی و سخت افزاری استان ما آمادگی نظارت صحیح و حساس براین مراکز را ندارد؟امروزه سمن ها(سازمانهای مردم نهادNGO) فراوانی در زمینه ترک اعتیاد و یا همکاری با معتادین برای ترک و معرفی ایشان به کمپ ها و کمک به خانواده های ایشان وجود دارد و فعالیت خوبی هم انجام می دهند،آیا نیاز هست که سازمان های مردم نهاد در این قضایا هم وارد عمل شوند و این وظیفه راهم به گردن خود مردم بیاندازند؟ به گزارش مجله سلامت در پژوهشی که در مورد افزایش مصرف ترامادول در کشور انجام شد، معلوم شد ظرف ۴ یا ۵ سال مصرف این ماده در کشور ۴۰ تا ۵۰ برابر شده و از آنجا که این دارو مانند یک ماده مخدر عمل می کند افراد بدون اطلاع از عوارض، آن را مورد استفاده قرار می دهند در حالی که در یک سال گذشته مرگ های ناشی از سوء مصرف ترامادول به شدت در کشور افزایش یافته است

هیچ نظری موجود نیست: